نویسنده: حامد قرائتی




 

چکیده

تحلیل و بررسی کارکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مراقد امامزادگان به ما کمک می کند که علاوه بر کشف قابلیت-های نهفته در این نهادهای موثر اجتماعی، امکان آسیب شناسی این کارکردها را نیز بیابیم. در این تحقیق سعی شده است با بهرمندی از آثار و منابع تاریخی چون تاریخ تهران، سفرنامه ها، خاطرات، زندگی نامه ها و سایر منابع پژوهشی،ضمن بررسی نقش آفرینی مراقد امامزادگان تهران در عرصه های مختلف اجتماعی، به این آثار مذهبی و تمدنی به عنوان منابعی مهم در مطالعات تاریخی و اجتماعی نگریسته شود؛ رویکردی که در مطالعات تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا این تحقیق پس از ارائه گزارشی توصیفی و آماری از مراقد امامزادگان شهر تهران، نخست به جایگاه تاریخی و تمدنی این اماکن در شکل گیری ماهیت فرهنگی و اجتماعی تهران و سپس مناسک و مراسم برگزار شده در این اماکن در دوره ی قاجار پرداخته می شود. واکاوی بسترها و پیامدهای گوناگون مراسم و مناسک شکل گرفته در این اماکن و آسیب شناسی اجمالی آن از دیگر مباحث این نوشتار است.
کلید واژه ها: تهران، امامزادگان، مناسک و مراسم، قاجار، اماکن مذهبی

مقدمه

شناختن و شناساندن نهادها و عناصر تاثیر گذار بر مولفه های اجتماعی و فرهنگی می تواند ما را در بهره مندی بیشتر از این عوامل یاری نماید. آسیب شناسی کارکردی این نهادها و عوامل نقش مهمی در استمرار و تاثیرگذاری سازنده آنها دارد اما تدابیر و رویکردهای غیر کارشناسانه نه تنها می تواند موجب کاهش نقش آفرینی این عوامل شود بلکه در موارد متعددی موجب افول و انحطاطشان خواهد بود. مراقد بزرگان دینی از جمله نهادهای موثر اجتماعی و فرهنگی که نه تنها در آموزه های دین اسلام و سرزمین های اسلامی بلکه در سایر ادیان و ملل نیز مورد توجه و احترامند. در این میان، منتسبان و بازماندگان خاندان رسول گرامی اسلام (ص)، بر اساس ادله متعدد نقلی و عقلی، از مصادیق شعائر الهی و اسباب تقرب به خدا دانسته شده اند. اما در سیر مطالعات و پژوهش هایی که در موضوع امامزادگان و بازماندگان پیامبر اسلام (ص) صورت گرفته است، اهمیت سلسله نسب، زندگی نامه، حیات سیاسی و فکری امامزادگان و حتی قدمت شناسی مشاهد و مراقد ایشان بسیاری از محققان را از پرداختن به نقش آفرینی اجتماعی و فرهنگی مراقد آنان به عنوان نهادها و نمادهای فکری و فرهنگی بازداشته است. موضوعی که صرف نظر از مباحث نسب شناسی، تبار شناسی و باستان شناسی، بیشتر نیازمند بررسی های تاریخی با محوریت عناصر اجتماعی و فرهنگی می باشد.

پیشینه تاریخی مراقد امامزادگان در تهران

اهل بیت (ع) و منتسبان به خاندان رسول خدا (ص) نه تنها در ایران بلکه در تمام سرزمین‌های اسلامی مورد احترام همه مسلمانان از گروه‌ها و فرقه‌های مختلفند. از این رو، ساخت مراقد و مشاهدی برای بزرگداشت شأن و جایگاه معنوی این بزرگان از تکالیف دینی دانسته شده است. این سنت، صرف نظر از دستورها و توصیه هایی که در منابع دینی در خصوص آن وارد شده، یک سنت و رویه اجتماعی برای نهادینه کردن باورها و آموزه های فکری و اعتقادی است. فراگیری این مشاهد و مراقد در سرزمین های اسلامی و حتی وجود مراقد متعددی برای این بزرگان صرف نظر از مباحث تاریخی و رجالی، حکایتگر سنت دینی و اجتماعی پیش گفته است. فراوانی این مراقد در سرزمین های اسلامی عوامل سیاسی- اجتماعی مختلفی دارد. از جمله این عوامل، تهدیدها و تقابل خلفا و دولتمردان با این دسته از بزرگان، تبلیغ و ترویج آموزه های دینی و مذهبی، هواداری و علاقه عمومی نسبت به خاندان رسول گرامی اسلام(ص) است. البته از این نکته نیز نباید غفلت نمود که گزارش‌های متنوع و متعدد تاریخی در خصوص محل سکونت یا دفن این بزرگان نیز نقش بسزایی در تعدد مراقد و مشاهد امامزادگان دارد. چرا که علاقه قاطبه مسلمانان باعث شده که آنها برای ایجاد یک نهاد دینی و معنوی در شهر خود و نشان دادن باورهای مذهبی از ضعیف‌ترین اسناد و روایات تاریخی و حدیثی نیز صرف نظر نکنند و به آنها تمسک جویند. به همین دلیل است که گاهی به تعداد گزارش‌ها، شاهد مراقد و بناهای یادبود در شهرهای مختلف هستیم.
محدوده جغرافیایی ایران و به ویژه مناطق مرکزی و شمالی آن از جمله تهران، علاوه بر ادله پیش گفته، آمادگی بیشتری برای بهره مندی از حضور وابستگان به خاندان رسالت را داشته است که می توان برخی از دلایل این آمادگی را چنین برشمرد: اعتقاد گروهی از مردم به مرجعیت و زعامت دینی اهل بیت (ع)، شایستگی ایشان برای عهده داری خلافت و حکومت، دوره کوتاه ولایتعهدی امام علی بن موسی (ع) در مرو، وجود شهرها و محلات شیعه نشین مانند قم، آوه، دیلم، طبرستان و یا محله مسلخ گاه در ری، وجود دانشمندان و عالمان شیعی، تشکیل دولت‌های شیعی و به قدرت رسیدن برخی از علویان در این مناطق و در نهایت، دوری از مراکز اقتدار سیاسی سلاطین و خلفا تعداد امامزادگان تهران و حوالی آن را بالغ بر چهارصد امامزاده دانسته اند( شهری،1369 :1/429). که به احتمال زیاد در سال‌های آغازین قرن چهاردهم قمری (1301ق) تنها 11 باب آن در محدوده ی شهر تهران بوده‌است(زاوش،1370 :71 ). برخی از امامزاده‌های مشهور تهران عبارتند از: امامزاده یحیی(ع) در جنوب شرقی محله عودلاجان(شهیدی مازندرانی،1383 :97)، امامزاده سید اسماعیل(ع) (شهیدی مازندرانی،1383 :98 و 92)،امامزاده اهل بن علی(ع) مشهور به امامزاده گل زرد(زاوش،1370 : 160 ) در جنوب دولاب((زاوش،1370 :160 )امامزاده غیبی(ع) در نزدیکی خیابان جلیل آباد( حسینی بلاغی،1386 :253 و 19)، امامزاده اسحاق(ع) (چهارده معصوم) در کوچه خدابنده لو(شهیدی مازندرانی،1383 :97)، امامزاده سید ولی(ع) در منتهی الیه بازار ارسی دوزها(زاوش1370 :158)، امامزاده روح الله (ع) در شرق خیابان باب همایون( حسینی بلاغی،1386 :17)، امامزاده محمد(ع) در کنار مرقد امامزاده یحیی(ع) (شهیدی مازندرانی،1383 :93) ، امامزاده زید(ع) در انتهای بازار بزازان(زاوش، 1370:157)، امامزاده ابراهیم(ع) در خیابان مولوی (شهیدی مازندرانی،1383 :97)و امامزاده سید ناصرالدین(ع) از اعقاب امام زین العابدین(ع) که در ضلع غربی خیابان خیام بین چهار راه گلوبندک و میدان محمدیه واقع است(شهیدی مازندرانی،1383 :97).
بررسی اجمالی نقش آفرینی مراقد امامزادگان در عرصه اجتماعی و فرهنگی شهر تهران

نقش مراقد امامزادگان در تاریخ شناسی تهران

محدوده جغرافیایی تهران که در منابع کهن تاریخی، دهی در کنار ری (راجس)(دالمانی،1335 :763) شناسانده‌ شده است( حموی،1995 :4/51). با تکیه بر جدول تئوزیوس جغرافی دان یونانی، «زورا» نیز نام گرفته است(کرزن،1380 :1/399). یاقوت حموی(م 626 ق) آن را دهی با بوستان‌های آباد، خانه‌های زیرزمینی و اقتصادی متکی بر کشاورزی توصیف نموده است(حموی،1995 :4/52). این روستا دارای 12 محله داشته و در یک فرسخی ری واقع بوده(حموی،1995 :4/52)و به تدریج و با افول ری، توسعه یافته است. ابو عبد الله محمد بن حماد الطهرانی(م261ق) از نخستین دانشمندان برخاسته از تهران است که به مصر و سپس شام هجرت کرد و در عسقلان وفات یافت( حموی،1995 :4/52).
مراقد امامزادگان تهران از نخستین و فاخرترین بناهای تاریخی این شهر بوده اند. به طوری که می توان این آثار را اسناد هویتی شهر دانست. منابعی که می توانند با تکیه بر نوع معماری، تاریخ ها، جملات، اسامی و مفاهیم نقش بسته بر کاشی ها و سایر عناصر معماری، حکایتگر اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی این منطقه باشند. امامزاده یحیی(ع) به دلیل وجود لوح کاشی فیروزه فامی به تاریخ 628 ق از قدیمی‌ترین بناهای تهران است. این کاشی مربوط به یکی از بزرگان شیعه به نام ابوالوفاء ابوالقاسم بن ابوالمعالی است که در سال 628 در جوار این امامزاده به خاک سپرده شده است.. این لوح به خط نسخ کوفی و برجسته نوشته شده و اطراف آن حاشیه‌ای شامل آیه مبارکه«انما ولیکم الله و رسوله...» است. به اعتقاد برخی، این آیه پیش از قدرت یافتن مذهب تشیع در ایران زینت بخش الواح و مقابر بزرگان شیعه بوده است این لوح بر قسمت خارجی دیوار غربی بقعه قرار داشته است.( شهیدی مازندرانی، 1383 :98). نسب امامزاده یحیی(ع) بر اساس آنچه که بر روی صندوق حک شده است، به حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) می رسد هر چند که به عقیده برخی وی از فرزندان امام زین العابدین(ع) است(شهیدی مازندرانی، 1383 :93). در هر صورت وی در عهد مهتدی عباسی(م256ق) و توسط عبدالله بن عزیز ،عامل طاهریان در حوالی ری (تهران) به شهادت رسیده است( حسینی بلاغی، 1386 :22). این امامزاده در جنوب شرقی محله عودلاجان تهران و در کوچه ای به همین نام واقع شده است(زاوش،1370 :158؛ شهیدی مازندرانی، 1383 :93). صندوق منبت کاری شده بقعه بنا بر آنچه که بر آن حک شده است، به دستور ملکشاه غازی به سال 895 ق و به وسیله دو برادر به نام‌های استاد حسین و محمد لواسانی ساخته شده است (شهیدی مازندرانی، 1383 :93). چنارهای کهن چندین صد ساله نزدیک این بقعه نیز از آثار تاریخ طبیعی منحصر به فرد تهران به شمار می روند.
امامزاده سید اسماعیل(ع) دیگر امامزاده قدیمی تهران است. بر اساس کتیبه‌های موجود، بنای فعلی آن در زمان محمد شاه قاجار در سال 1262 ق و توسط عیسی خان بیگلربیگی ساخته شده است( شهیدی مازندرانی، 1383 :92). میانه دو لنگه دری که از بقعه به مسجد کوچکی باز می شود از قدمت این بنا حکایت می کند، حک شده بر آن تاریخ جمادی الاولی 866 ق را نشان می دهد و بانی درب را استاد حسین بن پیر علی تهرانی شناسانده است( شهیدی مازندرانی، 1383 :92).

نقش مراقد امامزادگان در شکل گیری هویت شهری

پیش از آنکه آقا محمد خان قاجار تهران را در سال 1200ق به عنوان پایتخت انتخاب کند، شاهان صفوی به این شهر علاقه خاصی نشان می دادند. این علاقه از دفن امامزاده حمزه(ع) از اعقاب امام موسی الکاظم(ع) در کنار مرقد عبدالعظیم حسنی(ع) نشأت می گرفت. سلاطین صفوی وی را جد اعلای خود می دانستند ( شهیدی مازندرانی، 1383 :92). و شاه طهماسب صفوی (م984ق) گهگاه به زیارت وی می شتافت. اولین گزارش‌های مربوط به حضور شاه طهماسب در تهران مربوط به سال 934 ق است(حبیبی،1386 :26). بنای تکیه، مدرسه و حمام توسط پریخان خانم(شهیدی مازندرانی،1383 :27؛ حسینی بلاغی،1386 :178) خواهر شاه طهماسب از دیگر شواهد علاقه خاندان صفویه به این شهر است. شاه طهماسب صفوی برای رونق بیشتر این شهر، برج و بارویی بر دور شهر ساخت و بازار سرپوشیده‌ای را در محله بازار بنا نمود(حبیبی،1386 :26). در این دوره است که تهران چهار دروازه به نام‌های دروازه حضرت عبدالعظیم(ع) یا دروازه اصفهان در جهت جنوب، دروازه شمیران در جهت شمال، دروازه قزوین در جهت غرب و دروازه دولاب در جهت شرق داشت(حبیبی،1386 :26). ساخت چهار باغ در تهران به دستور شاه عباس(م1038ق)، دیگر سلطان صفوی بود(حبیبی،1386 :26). پس از وی شاه سلطان سلیمان صفوی(1105ق) بنای یک کاخ و تالار بار عام را در نزدیکی چهار باغ و چنارستانی که شاه عباس به یادگار گذاشته بود، نهاد(حبیبی،1386 :26).

نقش مراقد امامزادگان در عرصه فرهنگی

مراقد امامزادگان در ادوار مختلف تاریخی نه تنها منابع غنی فرهنگی بلکه نمایشگاهی از تجلی برخی از مهم ترین عناصر فرهنگی بوده اند. به طوری که با بررسی شاخصه های فرهنگی به کار رفته در این اماکن می توان نمودار صعود و افول مظاهر و مفاهیم فرهنگی را ترسیم نمود. این نهادهای دینی و فرهنگی نه تنها بر فرهنگ موثر بودند بلکه تحت تاثیر فرهنگ های ملی و منطقه ای نیز قرار داشتند. اجتماع دسته‌های عزاداری در ایام محرم و مناسبت‌های دینی، برگزاری جشن در اعیاد و موالید معصومین(ع)، بست نشینی، شفایابی بیماران (جودت،2536 :149)و یا رهایی از ظلم ظالمان و یا تعقیب حاکمان(اصفهانیان و دیگران،1385 :179) از مناسک دینی و اجتماعی متداول در این مراقد است. صرف نظر از آسیب شناسی کارکردی این مراقد، نقش آفرینی این نهادهای دینی در عرصه فرهنگی از ابعاد مختلفی قابل پیگیری است. از این رو می توان نقش آفرینی اماکن مذهبی به ویژه مراقد و مشاهد امامزادگان در عرصه فرهنگی را در دو بخش عمده بررسی نمود:

بخش اول: معماری، ساختمان و تزئینات

اگرچه نمی توان مظاهر و مصادیق فرهنگی به کار رفته در ساختمان و تزئینات مراقد امامزادگان را غایت و مرتبه نهایی هنر، ادب، اندیشه و سبک دانست ولی به جرات می توان آنها را نهایت توان هنرمندان، ادبا و نخبگان فرهنگی هر دوره دانست؛ زیرا آنچه که موثران فرهنگی را به یادگار گذاشتن این آثار فرهنگی واداشته است، نه اجبار، نیاز مادی یا دیگر عوامل برونی بلکه انگیزه ها و کشش های درونی بوده است. غنا، ماندگاری، دقت، اخلاص و شکوه مظاهر فرهنگی به نمایش در آمده در مراقد بزرگان، شاهد این امر است. برخی از محورهای فرهنگی به کار رفته در این مراقد را می توان به اختصار چنین برشمرد:
معماری: سبک های معماری این مراقدکه بیانگر هویت فکری- مذهبی و نیز هویت ملی و تاریخی ایران است. در معماری این گونه اماکن، علاوه بر پایبندی به ضوابط و شرایط منصوص شرعی و عرفی در بناهای مذهبی، از ویژگی ها و شاخصه های معماری ملی نیز غفلت نشده است. رعایت شرایط برگزاری مناسک عبادی، جایگاه مناسب برای زیارت و مناجات، ملحقاتی چون مسجد، کتابخانه، آب انبار، بازار، حمام و هر آنچه که زائران را در بهره مندی بیشتر از فضای معنوی یاری کند، از جمله ضوابط و شرایط شرعی است و تاکید بر سبک معماری ایرانی، مصالح و تزئینات بومی، شرایط محیطی و جغرافیایی و ملاحظه ضوابط و قوانین متکی بر فرهنگ ملی، از جمله شاخصه های معماری ملی است. این دسته از بناها به دلیل سبکهای بدیع معماری می توانند منبعی برای تحلیل مظاهر مادی فرهنگ در ادوار تاریخی دانسته شوند.
تزئینات: تزئینات به کار رفته در مراقد امامزادگان از جمله نقش ها، کتیبه ها، اشعار و مضامین معنوی همگی از آثار و منابع فرهنگی به کار رفته در مراقد و آرامگاه های بزرگان دینی است. به طوری که آیات، روایات، اشعار ، نثرها، نقش ها، تصاویر و حتی تواریخ و نام های حک شده بر سنگ ها و کاشی ها، هم به جهت سبک و نثر و هم به جهت محتوا و مفاهیم اسنادی غیر قابل انکار، از اصول و مبانی فرهنگی جامعه محسوب می شوند. چنانچه ذکر برخی از این موارد در مورد امامزاده یحیی(ع) و امامزاده اسماعیل(ع) گذشت شهیدی مازندرانی،1383 :93 و 92).

بخش دوم: آیین ها، مناسک و مواسم

مراقد امامزادگان و بزرگان دینی از جهت دیگری نیز از منابع غنی فرهنگی دانسته می شوند: نوع مراسم و مناسکی که در این اماکن برگزار می شود و آداب و چگونگی حضور زائران، بیانگر شاخصه ها و مبانی اصیل فرهنگی جامعه است. برخی از این مناسک و آداب در تهران دوره قاجار را به اختصار می توان چنین برشمرد:
برگزاری مجالس و محافل شعر و مدح و خطابه: ایراد سخنرانی با موضوعات علمی، سیاسی و ... گرچه در زمره هنر دانسته ‌نمی‌شود ولی با در نظر گرفتن لوازم، آداب و شرایطی که خطابه و سخنرانی در اماکن مذهبی دارد ‌می‌توان آن را یک فعالیت با رویکردهای هنری دانست. زیرا سخنرانی مذهبی مشتمل بر به کارگیری تمامی مهارت ها در شناسایی سطح مخاطبان، استفاده از جملات و ترکیب‌های جذاب و همه فهم، استفاده از شعر، داستان، کنایه و سایر صنایع ادبی، نوا و سبک خاص خواندن نثرها و اشعار ادبی، حماسی و اخلاقی ‌است. عبدالله مستوفی سخنرانان مذهبی تهران در دوره قاجار را به دو صنف تقسیم ‌می‌کند: «در این وقت روضه خوانها دو صنف بودند: یکی واعظین که بعد از خطبه افتتاحیه و طرح کردن یکی از آیات قرآن، وارد تحقیق در اطراف آیه شده و با ذکر امثال و حکم، مطالب عالی اخلاقی و مذهبی را تشریح و توضیح و با ذکر اشعار مناسب، مطالب را دلنشین کرده و در آخر هم مقداری ذکر مصیبت نموده، منبر خود را به دعای شاه اسلام و عموم مسلمانان و صاحبخانه ختم میکردند. دسته دیگر، روضه خوان به معنی اخص بودند که منبر را به سلام بر سید الشهداء شروع و بلا فاصله وارد ذکر مصیبت شده و به قدر ده دقیقه، نظم و نثر به هم مخلوط کرده و در آخر باز هم منبر را به دعای سابق الذکر ختم مینمودند»(مستوفی،1386 :1/406). توصیف وی اگرچه به نحوی روضه خوانان را مورد نقد قرار ‌می‌دهد ولی با بررسی گزارشهای دیگر ‌می‌توان به شواهدی دست یافت که بیانگر مقبولیت عمومی روضه خوانان، علیرغم انتقادهایی است که عالمان مذهبی نسبت به این گروه داشتند.
نمایش مذهبی تعزیه خوانی: اماکن مذهبی در دوره قاجار شاهد برگزاری نمایش‌هایی با موضوعات حوادث تاریخ اسلام و به ویژه تاریخ تشیع بود. حوادثی که یادآوری آن، نقش مهمی در جریان شناسی عقیدتی، اجتماعی و سیاسی جامعه داشت. شناختی که ‌می‌توانست مبانی نظری و عملی اسلام را در هر بحران و چالش به مردم تذکر دهد. از این رو مبانی و رویکردهای بزرگان دینی، بدون اینکه در پیچ و خم تحلیل‌ها و مباحثات خشک علمی و تخصصی گم شود، به زبانی موثر و البته گویا به مردم ارائه ‌می‌شد. نمایش‌هایی که علیرغم تکراری بودن شخصیت‌ها و حوادث، برای مخاطبان تازگی داشت. این نمایش با سخنرانی‌های خطبا و کارشناسان دینی که معمولاً قبل از اجرای نمایش ایراد ‌می‌شد( مستوفی،1386 :1/431). تماشاگران را به تفکر و الگوگیری و شناخت هر چه بیشتر و دقیق تر از نمایش نامه‌ها فرا ‌می‌خواند.
نمایش مذهبی تعزیه در تهران اگرچه بیشتر در تکایا برگزار می شد اما صحن و میادین امامزادگان نیز شاهد برگزاری این مراسم بود.
نمایش مذهبی شبیه گردانی: در کنار تعزیه خوانی، برنامه دیگری نیز با عنوان شبیه گردانی به نمایش در ‌می‌آمد، که در عهد مظفرالدین شاه رونقی شایان یافت. در این نمایش گروهی به عنوان یاوران و یا اشقیا در واقعه عاشورا، سوار بر اسب و شتر می شدند(مستوفی،1386 :1/424) و در داخل و یا حد فاصل اماکن مذهبی به حرکت در ‌می‌آمدند. نمایش شبیه گردانی بیشتر با هدف آماده سازی فضای اجتماعی و شهری برای برگزاری آیین‌های عزاداری در کوچه و خیابان‌ها به گردش شروع و به مراقد امامزادگان و یا اماکن مذهبی مشهور ختم می شد. این برنامه در کارکردی دیگر، دسته شبیه گردانان وظیفه هدایت تجمعات شهری به مجالس فاخر در اماکن مذهبی را بر عهده داشتند. اقدامی که در کنار تغییر فضای عادی شهر به فضای حزن انگیز عزاداری، تلاشی در برای اطلاع رسانی به مجالس و محافل محوری در شهر بود.
نمایش مذهبی پرده خوانی: به جز تعزیه خوانی و شبیه گردانی گروهی نیز به عنوان پرده خوان به تصویر وقایع تاریخی به ویژه واقعه جانسوز کربلا ‌می‌پرداختند. این هنر بعدها علیرغم جایگاهی که در اماکن مذهبی داشت(صدرالسادات، بی تا:129-128 )، تنها به عنوان «نقاشی قهوه خانه‌ای» شهرت یافت. افرادی که به پرده خوانی اشتغال داشتند مداحان، مرثیه خوانان و افرادی بودند که بدون بهرهگیری از تحصیلات آکادمیک استعداد بازیگری داشتند( صدرالسادات، بی تا:129-128). وسایل کار آنان که به بومی نقاشی شده دو یا سه ذرعی( 80 الی 120 سانتی متر) و چوب دستی خلاصه ‌می‌شد(شهری،1369:6/34)، به آنان اجازه ‌می‌داد که محدود به مکان خاصی نباشد و به دنبال مخاطبان بیشتر تغییر مکان دهند. از این رو ، مراقد امامزادگان و اماکن مذهبی در مناسبتهای ملی و مذهبی میهمان این دسته از هنرمندان گمنام بود.
نمایش مذهبی معرکه ای: دیگر نمایش مذهبیکه به صورت دورهای به اجرا در ‌می‌آمد، مسئله گویی معرکهای بود. این نمایش که باز هم در مراقد امامزادگان، صحن مساجد بزرگ و اماکن پر رفت و آمد برگزار ‌می‌شد، با دو بازیگر آغاز ‌می‌شد(شهری،1369 :6/21-20). مرشد که دارای سنی به کمال و بچه مرشد که نوجوان بود. در این نمایش، مرشد یکی از مسائل مورد ابتلا را از بچه مرشد سوال می کرد و بچه مرشد با کمک و راهنمایی پاسخ آن را ‌می‌داد(شهری،1369 :6/21-20). این نحوه از پرسش و پاسخ اگرچه اتقان علمی کمتری نسبت به سخنرانیهای دانشمندان دینی داشت ولی به جهت شرکت حضار در آن، نمایشی بودن و حتی مشتمل بودن بر موضوعهای طنز گونه، شکلی کارگاهی دارد و دارای مخاطبان خاص خود.

نقش مراقد امامزادگان در عرصه اقتصادی

مراقد امامزادگان در بیشتر مناطق شهری و حتی روستایی، تاثیرات اقتصادی مختلفی دارد. این نقش آفرینی را می توان تحت تاثیر فرهنگ عمومی، مذهبی و اجتماعی و حتی موقعیت جغرافیایی آن منطقه دانست. مسافرت زائران از شهرها و مناطق اطراف، مزایای اقتصادی متعددی را برای مجاوران به دنبال دارد. خرید اسباب و وسایل سفر و لوازم آن، اقامت بلند مدت و کوتاه مدت زائران و خرید مایحتاج این اقامت ها، خرید به سوغات ، تعیین موقوفات توسط زائران یا برای زائران، به کارگیری خادمان و کارکنانی که مسئولیت نظافت، نگهداری و تولیت این مراقد و آرامگاه ها و را به عهده دارندو...، همگی از نتایج اقتصادی آثار مستقیم اقتصادی وجود مراقد و مشاهد بزرگان و اولیای دینی در مناطق مختلف است.
در تهران نیز بازارهای اطراف امامزادگان تأمین کننده لوازمی چون کتب و ادعیه دینی، سجاده، کفن، مهر، ‌شمع و سوغات و لوازمی بود که برای کودکان جذابیت داشت(مستوفی،138 6:1/307). بازارهای امامزادگان به غیر از آثار دینی، رونق اجتماعی این مراقد را نیز به دنبال داشت چرا که کسب و کار گروهی از مردم دراطراف امامزادگان و تامین نیازهای عمومی مردم در بازارچه‌های پیرامونی، بر گستره مخاطبان این اماکن مذهبی می افزود. از دیگر لوازم اجتماعی و اقتصادی امامزادها مناصبی بود که در امامزاده‌ها تعریف می شد مانند متولی، ناظر موقوفات خادم، روضه خوان، قرآن خوان، مداح و حتی چراغچی که مسئولیت روشن کردن، تعویض کردن و سرکشی به شمع‌ها را بر عهده داشت(شهری،1369:3/83-82).
هزینه‌های نگه داری از امامزادگان و اجرای مراسم مذهبی در آنها بیشتر توسط موقوفات تأمین می شد. خیرات و نذوراتی که در ضریح ‌انداخته می شد نیز در این پشتوانه مالی سهمی داشتند. جعفر شهری پس از بیان انواع شمع‌های نذری که از یک وجب تا بلندای قامت یک انسان بوده، به نحوه استفاده از آنها در امامزاده‌ها می پردازد(شهری،1369:3/83-82). علاقه مردم به دفن شدن در کنار مرقد این بزرگان دینی، از دیگر منابع اقتصادی مرتبط با این مراقد بود چرا که علاوه بر فروش قبر، اصناف دیگری چون غسال‌ها، نماز میت خوان‌ها، قبرکن‌ها، قاری‌ها و مداح‌ها نیز از این کاربری منتفع می شدند(هدایت،1380 :7439). دولتمردان و سلاطین از علاقه مندان به دفن در جوار این امامزادگان بودند به طوری که جنازه آقا محمد خان قاجار که بنا بود در عتبات عراق دفن شود، برای مدتی در حرم عبدالعظیم حسنی به امانت گذارده شد(هدایت،1380 :7439)؛ ناصرالدین شاه نیز در این بارگاه به خاک سپرده شد. هدایای سلاطین از دیگر منابع اقتصادی بود که برخی در برای توسعه و نگهداری این بناها و برخی برای برگزاری مراسم عمومی و اطعام زائران بود قسمت قابل توجهی از این هدایا نیز یادگارها، نشان ها و اشیاء گران قیمتی بودند که نگهداری از آنها موزه و عواملی را می طلبید. برخی پادشاهان علاوه بر ساخت و توسعه این مراقد یا مطلا کردن گنبد و بارگاه آنها ( لسان الملک،1377 :3/1283).‌ هدایای نقدی ویژه‌ای را نیز به شکرانه پیروزی در جنگ‌ها به آنجا می فرستادند. از جمله این موارد هدیه محمد شاه قاجار به مرقد امام علی بن ابی طالب (ع) است. محمد تقی سپهر یکی از این موارد را چنین توصیف نموده است: «شاهنشاه ایران 10000 تومان زر مسکوک بداد تا در آن اراضی مقدسه و روضات مبارکه خرج کند. در این وقت که مژده فتح هرات برسید 10000 تومان دیگر بر مبلغ نخستین بیفزود و به نزدیک شیخ عبدالحسین انفاذ داشت و حاجی محمد خان پیشخدمت را قندیلی از زر ناب که دو من بیش و کم به میزان می رفت با تاجی مرصع به جواهر آبدار سپرد تا به آستان ملایک پاسبان امیرالمؤمنین علی‌(ع) حمل داده، موقوف بدارد»(لسان الملک،1377 :3/1243-1242).

نقش مراقد امامزادگان در عرصه سیاسی

کارکرد سیاسی اماکن مذهبی شاید در مقاطع تاریخی شکل‌های متفاوتی می یافت ولی هیچگاه به فراموشی سپرده نمی شد. برجستگی کارکرد سیاسی اماکن مذهبی به نحوی بود که خاورشناسان نیز پس از توصیف اجمالی ویژگی‌های معماری، کاربردهای سیاسی این اماکن را مورد دقت قرار می دادند(دالمانی،1335 :787). توجه خاورشناسان به کارکرد سیاسی اماکن مذهبی در ایران، از یک کنجکاوی معمول بیشتر بود. از شواهد این اهتمام،‌ تلاش سفیر انگلستان در تهران برای تهیه لیستی از نام و مشخصات اماکن مذهبی کل ایران است. یکی از این گزارش ها که مربوط به سال‌های 1304 تا 1309 قمری است، بر آمارگیری غیر رسمی و بدون اطلاع مسئولان ایرانی و با‌ استفاده از کارگزاران ایرانی تاکید کرده است(مبصرالسلطنه،1384:1/289).
اماکن مذهبی و به ویژه مساجد جامع بلاد در قرون مختلف اسلامی،‌ تعیین کننده حدود و ثغور قلمرو سیاسی دولت‌ها بودند. از این رو خطبه خوانی به نام خلیفه و یا سلطان در منابر، مهم‌ترین دلیل اعتبار سیاسی آن خلیفه یا سلطان در آن شهر بود. این شاخص سیاسی در عصر قاجار نیز به کار گرفته می شد به طوری که خوانده شدن خطبه به نام فتحعلی شاه قاجار در سال 1236 ق در ایروان(لسان الملک،1377: 2و1/328) و همچنین در مسجد جامع هرات( وامبری،1387 :456). به معنای سلطه سیاسی ایران بر این شهرها بود. همچنین در عهد قاجار همانند دولت‌های پیش از آن، فرمان‌های حکومتی مهم در منابر مهم ترین اماکن مذهبی شهرها قرائت می شد. فعالیت‌های سیاسی در مسجد‌ها و اماکن مذهبی چنان رونقی داشت که برخی از مخالفان مباحث سیاسی، علیرغم اعتقادات مذهبی، فرزندان خود را از حضور در این اماکن برحذر می داشتند.(1) نقش آفرینی مراقد امامزادگان شهر تهران به دلیل پایتخت بودن این شهر و وجود جریان ها و احزاب مختلف سیاسی بروز و نمود بیشتری داشت. جریان هایی چون رقابت های دربار، قراردادها و امتیازات خارجی، مشروطه خواهی، گران شدن قند، جهاد با روس، موسیو نوز، اصلاحات سیاسی (امیر کبیر، امین الدوله، میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا ملکم خان)، تاسیس بانک استقراضی روس، اشغال سفارت روس و کشته شدن گریبایدوف، تاسیس انجمن اخوت و انجمن های ملی، مجلس شورای ملی و تعطیلی آن، کودتای بابیه، مدارس اروپایی، سفرهای خارجی شاه و دانش آموختگان غرب رفته و دارالفنون و ... همگی از موضوعاتی بودند که گرچه ابعاد ملی داشتند ولی تهران بیش از هر شهر دیگری تحت تاثیر آنها و تاثیرگذار بر آنها بود. در بیشتر این تحولات سیاسی، اماکن مذهبی که مشتمل بر مراقد امامزادگان، مساجد و تکایا بود، بیشترین سهم را در تعامل یا تقابل و تایید و ابطال این تحولات داشتند. مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، امامزاده زید(ع) و امامزاده یحیی(ع) در میان مراقد امامزادگان و مسجد جامع و مسجد سپهسالار در میان مساجد از موثرترین اماکن و نهادهای مذهبی بودند.
از دیگر محورهای نقش آفرینی مراقد امامزادگان در عرصه سیاسی، کارکرد رسانه ای این اماکن است زیرا مراقد امامزادگان به دلیل عدم وابستگی به احزاب و جریان های ذی نفع سیاسی، شفاف ترین رسانه ها برای اطلاع رسانی تحولات سیاسی بودند. این اماکن به دلیل پیش شرط های شرعی و عرفی برای تصدی متولیان و مدیران از جمله عدالت، تقوا و خیرخواهی، می توانستند مطمئن ترین منبع آگاهی از وقایع و حوادث سیاسی شهری و حتی ملی باشند. مراقد امامزادگان و سایر اماکن مذهبی ویژگی هایی داشتند که کمتر در سایر رسانه ها یافت می شد؛ از جمله این امتیازات، فراگیری مخاطبان، استقلال و عدم وابستگی، گستره سازمانی، استمرار زمانی و تنوع ابزاری است. همه افراد و طبقات اجتماعی با هر شغل و رویکرد و اعتقادات حزبی از مخاطبان این اماکن بودند. زنان، مردان، کودکان، از هر شغل و حرفه و با هر سلیقه و گرایش و با حداقلی از مشترکات که اعتقاد به اصول دینی بود، در مراقد امامزادگان حضور می یافتند. در این اجتماعات، پیش شرط هایی چون سن، جنس، مذهب، گرایش و طبقه اجتماعی وجود نداشت و همگی تحت تاثیر مفاهیم و آگاهی هایی که در این اماکن اطلاع رسانی می شد قرار می گرفتند. این کارکرد برای زنان که کمتر بهره مند از ابزار رسانه ای بودند اهمیتی دو چندان داشت.
گرچه به طور طبیعی موضوعات دینی و مذهبی بیشتر مورد توجه قرار می گرفت اما در مقاطعی حتی جزئی ترین موضوعات سیاسی نیز مورد بحث و نظر قرار می گرفت. از ملیجک بازی ناصر الدین شاه گرفته(محبوبی اردکانی،1374 :2/774-773) تا افرادی که شاه را در سفرهای اروپایی‌اش همراهی می‌کردند(محبوبی اردکانی،1374 :2/774-773) و یا تدابیر اشتباه دولت در کنترل بازاررشدیه،1362 :1/107). ارائه فهرستی از موضوعات طرح شده در اماکن مذهبی دوره قاجار می تواند تصویری از نقش آفرینی مراقد امامزادگان و سایر اماکن مذهبی تهران را در عرصه تحولات سیاسی به نمایش بگذارد. این فهرست مشتمل بر دو محور موضوعات داخلی و موضوعات خارجی است:

بخش اول: موضوعات داخلی

اماکن مذهبی به عنوان رسانه‌ای مستقل، صادق، امانت دار و مردمی به اطلاع رسانی در موضوعات داخلی و موضعگیری در قبال آنها می پرداختند. موضوعاتی که در اماکن مذهبی مطرح می شد، به مسایل سیاسی محدود نمی شد، بلکه به تحلیل و نقد موضوعاتی چون بهداشت عمومی، آموزش، اقتصاد، فرهنگ و مطبوعات نیز پرداخته می شد. برخی از موضوعات اجتماعی که در مراقد امامزادگان و سایر اماکن مذهبی مورد بررسی قرار گرفته‌اند به صورت اختصار عبارتند از:
تذکر به سیاسیون نسبت به تبعیض طبقاتی در تقسیم امکانات شهری(یغمایی،2537 :254).
ضرورت سواد آموزی و تحصیل جوانان و وظیفه دولت در این خصوص(یغمایی،2537 :257-256).
رسیدگی به بهداشت در سطح فردی و عمومی و یاد آوری وظایف مجلس و دولت در این خصوص(یغمایی،2537 :254).
تذکر به شاه در باره ی رفتارهای غیر معمول(محبوبی اردکانی،1374 :2/ 774-773).
تذکر به شاه در خصوص مسئولیتش نسبت به مردم(یغمایی،2537 :257-256).
مخالفت با سفرهای اروپایی شاه(الگار،1359 :320).
اعتراض نسبت به اعزام برخی افراد به اروپا (محبوبی اردکانی،1374 :2/ 774-773).
تاکید بر نظارت بر جراید و مطبوعات(عین السلطنه،1374 :8/6466).
هشدار نسبت به خطر تجزیه طلبی در ایران (عین السلطنه،1374 :8/6466).
تلاش برای ایجاد امنیت و تاکید بر حفظ آن( الگار،1359 :320).
حمایت از اصلاح گران و نخبگان سیاسی و اجتماعی دیگر شهرها(کرمانی،1384 :2/260-259).
حمایت از امیر کبیر و مقابله با کودتا و سربازان شورشی( الگار،1359 :320).
فراخوان نیرو برای جنگ با روسیه(جهانگیر میرزا،1384 :44).
فراخوانی نیرو برای دفاع از کشور در مقابل حمله انگلستان به بوشهر(لسان الملک،1377 :3/1402).
اعتراض به تعرض سفیر کبیر روس در تهران، نسبت به زنان ارمنی‌ای که مسلمان شده و قصد اقامت در ایران را داشتند(حسینی بلاغی،1386 :49).
قوانین اجحاف آمیز گمرکات(سپهر،1386 :3/959).
ناکارآمدی ماموران گمرک و عمل نکردن به قوانین مصوب گمرک(اعظام قدسی،1374 :1/127).
اعتراض به تعرفه جدید گمرکی که به نفع تجارت روسیه در ایران وضع شده بود(الگار،1359 :337)
تبیین اهمیت تاسیس بانک ملی و فراخوان عمومی برای حمایت مالی از این بانک(یغمایی،2537 :46-45)
اعتراض نسبت به چگونگی توزیع ارزاق عمومی و مشکلات اقتصادیشهیدی مازندارانی،1383 :592)
مخالفت با دریافت وام از دولت روسیه(دولت آبادی،1371 :2/6).

بخش دوم: موضوعات خارجی

توجه به بحران‌ها و نهضت‌های آزادی خواهی در روسیه(دولت آبادی،1371 :2/6).
تحریم مناسبات اقتصادی و بانکی با کشورهای متخاصم(حسینی بلاغی،1386 :27).
تعامل با سفرای خارجی مقیم تهران، جهت ممانعت از اعطای وام روسیه به ایران. (الگار،1359 :321).
اعتراض نسبت به انحصار خرید و فروش تنباکو توسط یک شرکت انگلیسی سیرجانی،1383 :380-379).
اعتراض نسبت به انعقاد قراردادی در خصوص واگذاری معادن ایران به شرکت انگلیسی رویتر(الگار،1359 :244).
اعتراض به نفوذ اقتصادی روس و بلژیک در بازار ایران(الگار،1359 :337).
تاثیر تاسیس بانک استقراضی روس بر تجارت اسلامی (اعظام قدسی،1374 :1/125).
رفتار نامناسب ماموران مرزی و سرگردان شدن ایرانیان در مرزها(اعظام قدسی،1374 :1/127).
اطلاع رسانی عزل و نصب ها، احکام،فرمان ها، اعلامیه ها و طومارها در مراقد امامزادگان و اماکن مذهبی از دیگر کارکردهای سیاسی این اماکن نه تنها در تهران بلکه در دیگر شهرها و مناطق بود(لسان الملک،1377 :3/1217). مردم به وسیله اعلان این فرمان ها از قوانین حکومتی مطلع می شدند. برخی از این قوانین که اهمیت بیشتری داشتند، به صورت لوح های سنگی در این اماکن نصب می شد(افضل الملک،1361:21-20). با بررسی گزارش‌های تاریخی عهد قاجار می توان به موارد متعددی اشاره کرد که مطالبات و خواسته‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم در بدو امر به صورت مسالمت آمیز و در قالب سخنرانی‌ها و تجمع‌های عمومی در اماکن مذهبی ظهور پیدا می کرد و بعد از آنکه با بی توجهی دولتمردان مواجه می شد، به یک بحران و بلوای عمومی تبدیل می شد. تاسیس بانک استقراضی روس در جوار مرقد امامزاده سید ولی(ع) (اعظام قدسی،1374 :1/122-121). و اعتراض به تدابیر اقتصادی و جریان ملی مشروطه خواهی که در مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی صورت می گرفت از مصادیق این وقایع است
بعد دیگر رسانه ای مراقد امامزادگان که کمتر مورد توجه قرار می گرفت، آگاهی یافتن دولتمردان از مطالبات مردم بود. مراقد امامزادگان محلی برای برقراری ارتباط مستقیم مردم با دولتمردان و حتی سلاطین قاجار بود. زیرا سلاطین و دولتمردان در مناسبت های مختلف ملی و مذهبی در مراقد امامزادگان حضور می یافتند و این حضور، زمینه ساز طرح مطالبات مردم و آگاهی سیاستگران این دوره از شرایط واقعی جامعه بود. در منابع این دوره، در موارد متعددی طبقات مختلف اجتماعی حتی زنان حاضر در این اماکن، شاه قاجار را مخاطب می ساختند یا دادخواهان از شهرهای دوردست مدت-ها در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) اقامت می نمودند تا بتوانند شاه را در یکی از مناسبت ها ملاقات و از او دادخواهی کنند(2). با توجه به این کارکرد اماکن مذهبی، می توان ادعا کرد، دولتمردان عهد قاجار اگر پیش از سفارتخانه‌ها و سیاستگران بیگانه، از مطالبات، فرصت‌ها و تهدیدهایی که در جامعه بروز و ظهور پیدا کرده بود آگاهی می یافتند،بهتر می توانستند بر بحران‌های سیاسی فائق آیند.

آسیب شناسی کارکردی مراقد امامزادگان

تبعیت علم از عرف یا عرف از علم

کارکرد آن دسته از اماکن مذهبی را می توان در عرصه دینی و سیاسی، جامع و کامل دانست که بهره مندی بیشتری از کارشناسان و عالمان دینی داشته باشند چراکه در این صورت است که آموزه‌های دینی، منزه از هرگونه خرافه و انحراف و با رعایت شرایط و استعدادهای مخاطب و اولویت های دینی، در اختیار مردم قرار می گیرد. بر این اساس می توان اماکن مذهبی را به دو گروه تقسیم نمود: اماکنی که در آنها آموزه ها و مبانی دینی به صورت استدلالی و برهانی ارائه می شود و اماکنی که در آنها مراسم، مناسک و شعائر دینی به نمایش گذاشته می شود. از مهم ترین مصادیق گروه اول، مساجد و مراقد امامزادگانی است که تحت اشراف عالمان دینی قرار دارند و از مصادیق گروه دوم، سایر اماکنی است که بهره کمتری از عالمان دارند. اماکنی که وجود عالم دینی از پیش شرط های برپایی آنها نیست. اباحه گری، تسامح، سطحی گری و عدم آشنایی با منابع اصیل دینی و ضوابط استفاده از آنها نه تنها زمینه ساز ظهور دینداری کاذب بلکه زمینه ساز ظهور ادیان و فرقه‌های انحرافی، سوء استفاده دشمنان، خرده گیری ناآگاهان و بی اعتمادی جوانان و عموم مردم خواهد شد. بحران‌هایی که ظهورشان در تاریخ معاصر ایران به ویژه دوره قاجار، موجب پیدایش فرقه‌ها و ادیان انحرافی‌ چون بابیت و بهائیت و انحراف نهضت‌های دینی و اجتماعی به دلیل سوء استفاده منور الفکرهای ناآگاه و ایجاد دوران فترتی که رضا خان پهلوی آغازگر آن بود.
ضرورت تأمین جنبه استدلالی و علمی آموزه های دینی، همچنین پرهیز از اباحه گری و سطحی باوری دینی باعث شده بود که مراقد امامزادگان نیز غالباً دارای مسجد باشند(شهری،1369 :4/753). این مساجد به عنوان نهادهای علمی، آموزشی و تبلیغی به ایفای نقش در کنار این مراقد می پرداختند. برگزاری نمازهای جماعت، مراسم احیا و سخنرانی‌های مذهبی در این مساجد، باعث تقویت کاربری علمی و محتوایی مراقد امامزادگان می شد. مساجد در اکثر حوادث و وقایع سیاسی و اجتماعی دوره قاجار به نقش آفرینی می پرداخت و حرکت‌های مردمی تا زمانی که متکی به مساجد و عالمان دینی بود، کمتر دچار انحراف و آسیب‌های سیاسی می شد. با سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن رضاشاه پهلوی اگرچه مساجد و متولیان مذهبی آن با محدودیت‌های مختلف دولتی مواجه شدند(شهری،1369 :4/753). ولی باز این مساجد بودند که خاستگاه انقلاب اسلامی در دهه‌های بعد بودند.
اماکن مذهبی در تعمیق و مستدل کردن باورهای مذهبی در یک رتبه نیستند. و این نابسامانی، از تقدم مصالح اقتصادی و سیاسی بر مصالح دینی نشات می گیرد؛ چرا که در تولیت اماکن شاخص مذهبی مانند مراقد امامزادگان، مساجد جامع و ... ایمان، تقوا، آگاهی و دانش دینی بیش از عناصری مانند مدیریت و سایر شاخصه های سازمانی مورد دقت قرار می-گیرد. از نشانه های انحطاط در تاثیرگذاری و مدیریت مراقد امامزادگان، وراثتی، حزبی و صنفی شدن انتصاب متولیان این اماکن است. هیجان، احساس و همیت مذهبی همگی در صورتی موثر خواهند بود که توسط عالمی آگاه و فرهیخته ایجاد و هدایت شود. گزیده‌ای از سخنان شیخ جعفر شوشتری که در مسجد- مدرسه سپهسالار ایراد شده است به خوبی شاهدی بر این رویکرد خواهد بود: «حضرت پیغمبر اکرم(ص) یک عزیز داشت و یک عزیزتر از عزیز. عزیز پیامبر امام حسین(ع) بود و عزیز تر از حضرت امام حسین(ع)، اسلام بود و به همین جهت، عزیز فدای عزیزتر شد. اگر تا به حال برای عزیز پیامبر(ص) گریه می‌کردید، امشب برای عزیزتر، یعنی اسلام بگریید»(حسینی بلاغی،1386 :89)

تنوع و تعدد مشاهد، مراقد و بناهای انتسابی

تنوع اماکن مذهبی اگرچه ممکن است به دلیل تغییر شرایط و نیازهای اجتماعی، امری طبیعی و حتی مطلوب دانسته شود ولی باید به این نکته نیز توجه نمود که پویایی و نشاط علمی و عملی اماکن مذهبی به معنای دخل و تصرف در مبانی دینی و یا ایجاد راه‌های جایگزین برای دستور‌های دینی نیست. بلکه بهره مندی از راهکارهای ارائه شده در منابع دینی که تابع آگاهی از آموزه‌های دینی است، در بسیاری از معضلات و چالش‌های نوظهور کارگشاست. برخی به جای شناخت و بهره مندی از کارکردهای گوناگون اماکن مذهبی، به حذف صورت مساله پرداخته اند و به تأسیس نهاد و بنای مذهبی با قوانین و ضوابط خودساخته دست می یازند؛ اماکنی که به دلیل محرومیت از ضوابط و شرایط دینی، اخلاقی و اجتماعی که شارع با توجه به استعدادها و آسیب‌های بشر در نظر گرفته است، نه تنها نمی توانند جایگزین مراقد و مشاهد اولیای دینی و مساجد و دیگر اماکن منصوص دینی شوند بلکه ایجاد کننده نهاد مذهبی خودساخته و به تبع آن، نوعی از دینداری در جامعه می شوند که بیگانه از مبانی و اصول دینی و مذهبی است.

تأسیس یا احیای مراقد غیر مستند

نمادهای دینی هر کدام جایگاه، ضوابط و مناسکی متمایز دارند. از این رو نمی توان به راحتی اعتبار، تقدس و مناسک نهاد یا نمادی دینی را به موردی دیگر سرایت داد. چنان که همانطور که نفی اعتبار از حدیث یا آیه ای از قرآن مذموم است، اعتبار و تقدس بخشی به کلماتی موهوم و غیر مستند نیز ناپسند و مسئولیت آور است. از این رو عوام زدگی در اعتبار سنجی مراقد و نسب امامزادگان و معتبر دانستن هر آرامگاه و مرقد ناشناخته، علاوه بر اینکه موجب موهوم شدن باورهای عرفی مردم بلکه می شود، عملی غیر مسئولانه در قبال بزرگان دینی و منتسبن به اهل بیت(ع) خواهد بود. چرا که بررسی های علمی در موارد متعددی نشان داده است. صاحبان برخی از مراقدی که امامزاده دانسته مای شوند، نه تنها به لحاظ نسبی بلکه به لحاظ فکری و اعتقادی نیز ارتباط وثیقی با اهل بیت(ع) ندارند.
از منظری دیگر، به دلیل اینکه مراقد امامزادگان، نمادهای دینی و مذهبی دانسته می شوند، تعدد یا اختلاط آنها با عناصر غیر مستند یا موهوم، موجب کم شدن اعتبار و میزان تاثیرگذاری این شعائر خواهد بود. اساساً نمی توان رابطه مستقیمی بین تاثیرگذاری نمادهای دینی و تعدد و تکثر این نمادها تصور نمود. فضایل و آثار دنیوی و اخروی اختصاصی مراقد ائمه(ع) نیز گواهی بر این انحصار و امتیاز است. علاوه بر این، ممکن است تشکیک در اعتبار این آرامگاه ها، به مراقد قطعی و مسلم ائمه(ع) و امامزادگان(ع)، سرایت داده شود. در دوره قاجار در کنار مراقد و مشاهد معتبری چون مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) نمادها و مشاهدی به عنوان اماکن مقدس و محترم در نظر گرفته می شد که هیچ گونه توجیهی را برای آنها نمی توان یافت. سرایت بست نشینی از اماکن مذهبی و مراقد امامزادگان به اماکنی چون توپ مروارید، مرکب شاه (حسینی بلاغی،1386 :89)، اصطبل سلطنتی (دالمانی،1371 :38)و اصطبل زنان برجسته شاه(پولاک،1368 :325) از جمله این انحرافات است.
گرچه دولتمردان و متولیان امور مذهبی دوره قاجار در مواردی از این آسیب غفلت می کردند اما بیگانگان از این غفلت ها حمایت می کردند. از جمله این موارد، بنایی بود که به مقام صاحب الزمان شهرت یافته بود. این بنای مذهبی پیش از آنکه به تایید مراجع دینی برسد، مورد عنایت «استیونس» کنسول انگلیس قرار گرفت و از جانب وی چهل چراغی در آن آویخته شد(الگار،1359 :190). پس از چندی امیر کبیر با اطلاع از شهرت و رونق این مقام با موسسان و مروجان آن برخورد نمود. (الگار،1359 :191)

کم رنگ شدن مناسک توصیه شده در مراقد امامزادگان

نوع مناسک و پیش شرط های شرعی، اخلاقی و عرفی تایید شده در اماکن مذهبی از ابعاد مختلفی اهمیت دارند، چرا که بسیاری از اموری که در اماکن مذهبی و مراقد امامزادگان بر اساس ضوابط و قوانین فقهی جایز نیست و یا ناپسند دانسته می شوند، زایل کننده بسترهای هدایت و فراگیری آموزه‌های دینی است. استفاده نکردن از زخرف در تزئینات معماری، طرح نکردن مباحث مادی و اشعار کم محتوا و اولویت تقوا و عدالت و آگاهی از آموزه‌های دینی در تولیت این مشاهد، از موضوعاتی ‌است که در هر اجتماع دینی دیگری نیز از ضروریات‌ دانسته می شود. از این رو، علیرغم اهمیت به کارگیری جذابیت‌های مختلف در مراسم و مناسک مذهبی از این نکته نیز نباید غفلت نمود که این ابتکارها و جذابیت‌ها نباید به اصل و هدف مراسم لطمه‌ای وارد کند و از مصادیق بدعت به شمار آید. برخی این آسیب‌ها اگرچه ممکن است در زمره امور مباح دانسته شود ولی ظهور و بروزشان در اماکن مذهبی، حداقل به حاشیه راندن نتایج و پیامدهای معنوی مجالس مذهبی را به دنبال خواهد داشت.

صنفی شدن مشاهد و مراقد امامزادگان

صنفی شدن از آفات مهم این اماکن مذهبی است چرا که در مواردی، مرقد امامزاده یا بزرگی به دلیل رفت و آمد گروهی خاص از مردم، جنبه اختصاصی پیدا می کردند. این رویکرد اگرچه از تعلق خاطر آن گروه به این اماکن حکایت می کرد ولی از تاثیر گذاری فراگیر اجتماعی و سیاسی این اماکن می کاست. البته این آسیب در سایر اماکن مذهبی مانند تکایا و مساجد نمود بیشتری دارد . وجود تکیه و مسجدهایی با پسوند آذربایجانی‌ها، اردبیلی‌ها، قمی‌ها، شیرازی‌ها و... (حسینی بلاغی،1386 :286-130-286) از جمله شواهد این رویکرد است. برخی از امامزادگان در دوره قاجار نیز دچار این آسیب بودند. حضور پر رنگ برخی از طبقات اجتماعی و حتی صنف های تجاری در این اماکن آسیب هایی چون محروم ماندن دیگران از این منابع علم و معرفت را به دنبال داشت. چنان که در دوره قاجار، نقال ها و معرکه دارها در امامزاده سید ولی(ع)، زنان و جویندگان همسر در امامزاده زید(ع) (شهری،1369 :3/540)و لوطی ها و مشدی ها در امامزاده داوود(ع) (افضل الملک،1361:1/279)اجتماع می کردند.

موسمی شدن مشاهد و مراقد امامزادگان

یکی از آفات اماکن و مشاهد دینی محدود شدن دایره تاثیرگذاری آنها به ماه‌ها و روزهای خاص است. این ویژگی نه تنها محدود کننده عملکرد و تاثیرگذاری نهادها و متولیان دینی است بلکه تداعی کننده ضعف اندیشه دینی در مواجهه با همه ابعاد زندگی اجتماعی است. علاوه بر اینکه معتقدان به دین و مخاطبان اماکن مذهبی نیز در عمل به دین و بهره مندی از نتایج و آثار آن دچار دوگانگی و تشویش می شوند. یکی از سرچشمه‌های شیوع این آفت و آسیب، محدود کردن کارکردهای‌ اماکن مذهبی در جامعه، با محدود کردن زمان و مکان بهره مندی از این اماکن است. البته نوع اماکن مذهبی نیز در مواجهه با این آسیب متفاوت است. به طوری که مراقد امامزادگان و تکایا بیش از مساجد دچار این محدودیت‌ها می شوند. شاید بتوان علت این تفاوت را نوع مناسک و محوریت غیر کارشناسانه مناسبت های زمانی همچنین حضور غیر مستمر عالمان دینی در این اماکن دانست. چنان که برگزاری مناسک و مراسم مستمر روزانه و ماهانه و حضور منظم و مستمر کارشناس دینی می تواند جبران کننده بخشی از این آسیب ها باشد.

تشریفاتی شدن مناسک، مراسم و بناها

وجهه نمادین آیین ها و حتی معماری مشاهد و مراقد امامزادگان از کارکردهای موثر این نهادهای دینی است اما افراط و غلبه این کارکرد می تواند از آسیب های متداول این اماکن دانسته شود. ظهور مراسم و مناسک تشریفاتی و نمادین گرچه در بدو امر دارای جذابیت‌ است و هیجان و نشاط خاصی در جامعه ایجاد می کند و گستره وسیع تری از طبقات اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد اما از تاثیر گذاری و عمق محتوایی کمتری برخوردار است. به عبارت دیگر اعتدال در شکل و محتوا، تامین کننده گستره مطلوب مخاطبین، همچنین اعتبار و تاثیر گذاری مفاهیم و آموزه های منتقل شده خواهد بود. درحالی که تقدم شکل بر محتوا یا محتوا بر شکل، انزوا و افول هرکدام را موجب خواهد شد. در دوره قاجار نیز تعامل حاکمان، دولتمردان و شاهان قاجار با اماکن مذهبی بیشتر تشریفاتی و نمادین بود. به طوری که کمتر می توان به گزارشی دست یافت که در آن شاهان قاجار یا دولتمردان در نماز جماعت حضوری مستمر داشته باشند یا مناسک عبادی و غیر شعاری انجام داده باشند. حضور شاهان و دولتمردان در تکیه دولت، مراسم ختم علما و عزاداری روز عاشورا، گرچه نقش مهمی در ایجاد هیجان عمومی و جنبه شعاری این مراسم داشت ولی این ارتباط در همین سطح باقی می ماند و تاثیر و تاثر بنیادینی را سبب نمی شد. شیوع این نحوه از تعامل با اماکن مذهبی در میان عموم مردم، ورود به مرحله انحطاط دینی به شمار می رود چه اینکه مردم با توجه به نیازهای فطری و طبیعی خود نیازمند بهره‌های معنوی و تقویت بنیان های اخلاقی و تربیتی هستندو با پرکردن این ظرف و نیاز معنوی با مراسم و مناسک سطحی و کم محتوا، مخاطبان مشتاق، در عین فقر معرفتی، خود را بی نیاز از کارشناسان و منابع دینی می انگارند و یا اینکه با تدبر و تعقل در این مراسم و ظواهر کم محتوا، نسبت به دین و آموزه‌های دینی بدبین می شوند. این ویژگی نامطلوب را می توان در اواخر دوره قاجار در گوشه و کنار جامعه مشاهده نمود. ویژگی‌ای که بستر مناسب بود برای منورالفکرهای بی تفاوت نسبت به آموزه‌های دینی و بعضا معاند و آنان قادر می ساخت هرچه بیشتر آموزه‌ها و نهادهای دینی را مورد تاخت و تاز شبهات و استدلال‌های به ظاهر علمی و متین خود قرار دهند.

نتیجه

مراقد امامزادگان نیز مانند دیگر اماکن مذهبی با روی کار آمدن سلسله پهلوی در انزوای فرهنگی و اجتماعی قرار گرفتند به طوری که حتی بنا و ساختمان این مشاهد نیز مورد بی مهری و بعضاً تخریب قرار گرفت از بارز‌ترین مصادیق این بی مهری، تخریب بقعه امامزاده یحیی(ع) است. این آرامگاه که قدیمی‌ترین بنای مذهبی تهران بود(شهیدی مازندرانی،1383 :98) در سال 1318ش به دستور وزیر فرهنگ وقت به کلی منهدم شد و قسمتی از آن، به آموزشگاه و قسمتی به زمین فوتبال تبدیل شد و بخشی دیگر مخروبه باقی ماند حسینی بلاغی،1386 :22). بعد از شهریور سال 1320ش بود که در محل بنای خشتی قدیم به همان سبک اصلی بنای فعلی امامزاده ساخته شد و به تدریج ملحقات و تزئینات آن تکمیل شد شهیدی مازندرانی،1383 :93).
مراقد امامزادگان را می توان با رویکردهای پیش گفته، منابعی مهجور مانده در تحلیل تاریخ اجتماعی ملت ها و دوره های تاریخی دانست. اماکنی که برای محققان موضوعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان منابعی اصیل، ماندگار، واقع نما و جامع مثمر ثمر است و شناسایی کارکردها و محورهای تاثیرگذاری این اماکن را برای ما نتیجه خواهد دادآنها اهمیت زیادی دارد، این نگرش، صرف نظر از اعتبار نسبی مدفونان در این مراقد و گونه شناسی افکار و اندیشه هایشان، می تواند جایگاه اجتماعی و فرهنگی این گونه بناهای مذهبی را در فضای شهری ترسیم نماید. جایگاهی که در شاخصه های شهری گذشته ما مورد توجه بوده و نماد شهرها و بلاد دانسته می شده است. از دیگر نتایج و پیامدهای این دسته از مطالعات، بازخوانی عوامل موثر بر هویت فرهنگی و ملی است زیرا شرایط و الزامات جدید ما را به یافتن عوامل و محرک های جدید وا داشته و از بهرمندی از قابلیت ها و استعداد های بومی، ملی و مذهبی خود غافل نموده است. از آسیب های چنین غفلتی، ظهور عوامل تک بعدی و تفکیک عوامل فکری، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی است. به طوری که تقابل این عناصر با یکدیگر و ظهور نمادها و رویکردهای ناهمگون در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی تنها بخشی از این آسیب ها خواهد بود. در حالی که عوامل و بسترهایی چون شعائر و اماکن مذهبی که مراقد امامزادگان از مهم ترین آنها ست نه تنها منابع غنی فرهنگی با مخاطبان گسترده اند بلکه بستری برای تعامل عناصر فرهنگی، مذهبی و ملی نیز هستند. از دیگر موضوعاتی که شایسته است مورد بررسی قرار گیرد، آسیب ها و آفاتی است که در کارکردهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مراقد امامزادگان در هر منطقه و هر دوره تاریخی ممکن است روی دهد. این چالش ها اگر مورد توجه متولیان و مدیران فرهنگی و مذهبی قرار نگیرد، ممکن است علاوه بر اینکه جامعه را از آثار سازنده این اماکن محروم سازد ،در مواردی تاثیر منفی به دنبال داشته باشد. رفتارهای افراطی، رقابت های صنفی و مذهبی، استفاده ابزاری از شعائر و نمادهای دینی و در نهایت، ایجاد نهادها و تشکل های دینی بدون نظارت و کارشناسی عالمان و فرهیختگان دینی از جمله این آثار منفی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. پدرم با هر دو قسمت کار من مخالف بود، یکی ورود به اجتماعات از مسجد جمعه تا حضرت عبدالعظیم و دیگر شغل روضه خوانی» خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، پیشین، ج1، ص178-177.
2. « در همان روزی که ناصرالدین شاه به شاه عبدالعظیم رفته بود شیخ محمدخان احیاء الملک می گوید)به زحمت وارد صحن شدیم و به حجره آخر دست راست رسیدیم گروهی برای تماشای آمدن شاه داخل حجره نشسته .. بودند. با وحشت سبب را پرسیدیم، گفتند: ما هشت ماه است که از ظلم جلال الدوله پسر ظل السلطان از یزد به اصفهان و این جا آمده ایم ...» اعظام قدسی، حسن .خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، تهران، کارنگ، اول، 1379ش، ج1، ص 109.

منابع:
 اصفهانیان، کریم و دیگران.(1385). اسناد تاریخی خاندان غفاری، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
 اعتماد السلطنه،‏ محمد حسن خان .(1357). صدر التواریخ‏، محقق و مصحح: محمد مشیرى، تهران: روز بهان،
 اعظام قدسی، حسن. (1379). خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، تهران:کارنگ.
 افضل الملک‏، غلامحسین.(1361). افضل التواریخ‏، محقق و مصحح: منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان‏، تهران:نشر تاریخ ایران.
 اولیویه.(1371). سفرنامه اولیویه‏، ترجمه: محمد طاهر میرزا، محقق و مصحح: غلامرضا ورهرام‏، تهران:اطلاعات.
 پولاک، یاکوب ادوارد.(1368). سفرنامه پولاک«ایران و ایرانیان»،ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی.
 تنکابنی، محمد بن سلیمان.(1383). قصص العلماء، تهران: انتشارات علمی‌ و فرهنگی.
 جودت ،حسین. (2536).تهران در گذشته نزدیک از زمان، بی جا.
 جهانگیر میرزا.(1384). تاریخ نو، محقق و مصحح: عباس اقبال‏، تهران: علم.
 حبیبی، حسن.(1388). مساجد دیرینه سال تهران، تهران: بنیاد ایران شناسی.
 حسینی بلاغی، سید حجت. (1386).گزیده تاریخ تهران، تهران: مازیار.
 دالمانى، هانرى رونه.(1335). سفرنامه از خراسان تا بختیارى‏، ترجمه محمد على فره‌وشى‏، تهران: امیر کبیر.
 دولت آبادى، یحیى.(1371). حیات یحیى،تهران: عطار.
 رشدیه ، شمس الدین.(1362). سوانح عمر ، تهران: تاریخ ایران.
 زاوش، ح. م.(1370). تهران در گذرگاه تاریخ، تهران: اشاره، اول.
 ساموئل گرین ویلر ، بنجامین .(1363).ایران و ایرانیان، تهران،بی نا.
 سپهر، عبد الحسین خان.(1386). مرآت الوقایع مظفرى‏، محقق و مصحح: عبدالحسین نوایى‏، تهران: میراث مکتوب.
 سعیدى سیرجانى.(1383). وقایع اتفاقیه‏، محقق و مصحح: سعیدى سیرجانى‏، تهران: آسیم.
 شهری، جعفر.(1369). تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران: رسا.
 شهیدی مازندرانی،حسین.(1383). سرگذشت تهران: دنیا.
 صدرالسادات، مهران .(بی تا). تعزیه در هنر نقاشی عامیانه ، مجله مشکو‌ة، شماره 76.
 عناصری، جابر.(1383). تأثیر تشیع بر ابنیه، اماکن و زیارتگاه‌های مذهبی ایران، ، مجله شیعه شناسی، شماره 7.
 عین السلطنه .(1374). روزنامه خاطرات عین السلطنه، محقق و مصحح: مسعود سالور و ایرج افشار،تهران: اساطیر.
 کارلاسرنا.(1362). سفرنامه مادام کارلاسرنا، آدمها و آیینها در ایران، ترجمه: علی اصغر سعیدی، بی جا: زوار.
 کرزن، جورج ناتانیل.(1380). ایران و قضیه ایران‏، ترجمه وحید مازندرانى‏، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
 کرمانى، ناظم الاسلام .(1384).تاریخ بیدارى ایرانیان‏، تهران: امیرکبیر.
 الگار، حامد.(1359).نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران: توس.
 لسان الملک سپهر، محمد تقی.(1377). ناسخ التواریخ، به اهتمام: جمشید کیانفر، تهران: اساطیر.
 مبصر السلطنه، میرزا حسین خان.(1384). مراسلات طهران، ‏ محقق و مصحح: منصوره اتحادیه و سعید میر محمد صادق‏، تهران: سیامک.
 محبوبی اردکانی، حسین.(1374). چهل سال تاریخ ایران، ‏ محقق و مصحح: ایرج افشار، تهران: اساطیر.
 مستوفی، عبد الله .(1386). شرح زندگانی من،تهران، هرمس: 1386.
 وامبرى، آرمینیوس.(1387). سیاحت درویشى دروغین در خانات آسیاى میانه‏، ترجمه: فتح على خواجه نوریان‏، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
 هدایت، رضا قلی خان. (1380). روضه الصفای ناصری، تصحیح: جمشید کیان فر، تهران: اساطیر.
 یاقوت، حموی .(1995).معجم البلدان، بیروت: دار صادر.
 یغمایى، اقبال.(2537). شهید آزادى سید جمال واعظ اصفهانى، محقق و مصحح: اقبال یغمایى‏، تهران: توس.